مروری بر خاطرات زندگی مشترک من و بابا حمید
پرشانم، عزیزم برای شروع تصمیم گرفتم خیلی کوتاه در مورد حدودا ده سال و نیم زندگی با بابا حمید یک چیزایی برات تعریف کنم. من و بابا حمید سوم فروردین سال هزار و سیصد و هشتاد زندگی مشترکمون رو باهم شروع کردیم و همسر شدیم. بعد از حدود یکسال و نیم یعنی سی مرداد سال هزار و سیصد و هشتاد و یک مراسم عروسیمون رو برگزار کردیم. خدا رو شکر و به لطف خدا زندگی شیرین و عاشقانه ای تا به این لحظه داشتیم و انشالله به لطف وجود تو روابطمون محکمتر و پایدارتر میشه. من و بابایی بعد از هشت سال زندگی مشترک یعنی سال هزار و سیصد و هشتاد و نه تصمیم به بچه دار شدن گرفتیم. ...
نویسنده :
مامان پریسا
23:47